نقد و بررسی مستند «علف» از سوی کارگروه نمایش انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند
نشست نقد و بررسی فیلم «علف»، ساخته مریان سی کوپر و ارنست بی شودزاک و مارگریت هریسن (محصول 1304)، شامگاه بیستم مهرماه در کلابهاوس کارگروه نمایش انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند، نخست، مهرداد عربستانی، استاد دانشگاه و مردمشناس، درباره اهمیت فیلم «علف» از دیدگاه مردمنگاری، گفت: هر فیلمی که از مردم اطلاعات مستند ارائه دهد، جنبه مردمشناسانه دارد، اما باید بررسی کرد که این فیلم تا چه اندازه مردمنگار است.
وی با بیان اینکه فیلم «علف» در سالی ساخته شد که رشته مردمشناسی شکل نگرفته بود، افزود: فیلم بهشدت نگاه اگزوتیک به ایل بختیاری دارد و برای مخاطبی ساخته شد که عاشق این نوع نگاه بود، اما فیلم «شقایق سوزان»، ساخته هوشنگ شفتی، دید مردمنگاری دارد و نگاه اگزوتیک به موضوع ندارد و به آدمها نزدیک میشود و این از منظر مردمشناسی ایدهآل است.
همایون امامی، پژوهشگر و فیلمساز، نیز در ادامه نشست گفت: فیلمهای «علف» و «شقایق سوزان» مهمترین فیلمهای مستند اولیه در حوزه مردمنگاری هستند؛ هرچند نقدهای زیادی در این مورد از سوی نادر افشارنادری وجود دارد. «عروسی در فصل کوچ» یا «زدن نی» همواره محل بحث بوده است و منطبق با کوچ واقعی نیست.
وی فیلم «علف» محصول سال 1925 را یکی از مهمترین فیلمهای سینمای مستند دنیا برشمرد و گفت: آقای کوپر، خلبان آمریکایی، به همراه یک جاسوس وارد ایران میشود و این فیلم را میسازد؛ اما آنچه باقیمانده، یک فیلم مهم مردمنگار است که ارزش اسنادی بالایی دارد؛ تصاویری ناب و منحصربهفرد از کوچ ایل بختیاری که با جلوههای زیست مردمنگاری همراه است.
فرهاد ورهرام فیلمساز و پژوهشگر نیز گفت: فیلم «علف»، نشاندهنده یک کوچ کلاسیک است و هیچ عنصر مدرنی غیر از تفنگ در فیلم موجود نیست و تنها سند از یک کوچ کلاسیک است. بختیاریها از دو ایل هفتلنگ و چهارلنگ تشکیل شدهاند که هفت ماه زمستان در قشلاق خوزستان و چهار ماه هم در قلمرو ییلاقی چهار محال بختیاری هستند. نخست قرار بود که از کردها فیلم بسازند، ولی آتاتورک اجازه نمیدهد و بعد به عراق میروند و سپس به ایران میآیند و علف ساخته میشود.
در ادامه، امیرهادی ملکاسماعیلی، مستندساز، به این نکته اشاره کرد که فیلم علف، نگاهی از بالا به پایین دارد و در کپشنهای فیلم، مردم را بدوی قلمداد میکند. البته فیلم نگاهی سفرنامهای، خوشساخت و سرگرمکننده دارد.
علیرضا دهقان، مستندساز، نیز سفرنامهای بودن فیلم را اذعان داشت و به رازآلود بودن ساکنین شرق از دیدگاه غربیها اشاره کرد و گفت: فیلم، فضای مکاشفه مردمانی را دارد که بهشدت برای رسیدن به هدف خود با مشکلات مبارزه میکنند و کوپر ادعا داشت که فیلم مردمنگار نیست.
در پایان، فرهاد ورهرام گفت: فیلم دراماتیزه شده است و بازسازیهایی در فیلم وجود دارد، ولی فیلم همچنان یکی از مهمترین فیلمهای کلاسیک سینمای مستند محسوب میشود و برای مردمشناسها قابل مطالعه است.