skip to Main Content
چرا فیلم می سازم و هدفم از این کار چیست؟

چرا فیلم می سازم و هدفم از این کار چیست؟

چرا فیلم می سازم و هدفم از این کار چیست؟

علی رزاقی

این پرسشی بنیادین درعرصه زندگی یک فیلمسازاست، وباید پیش از آغاز این مسیر که ورود به آن و ماندن در آن توام با مشقات بسیاری خواهد بود، پرسیده شود. به اعتقاد من این پرسش عمیق تر از دنیای فیلم بوده وباید ریشه های آن را در کلمه ای که ارتباطات بشری نامیده می شود جستجو کرد. ارتباط Communication درمیان انسانها مفهومی متفاوت از ارتباطات غریزی در بین سایرموجودات دارد، زیرا گستره های گوناگون و پیچیده تررا شامل می شود. ارتباط  در قدم نخست می تواند از یک فرد تنها که در ذهن خود سخن می گوید آغاز گردد، در اصل با این گفتگو او با ناخودآگاه خویش در جهت پاسخ به برخی از پرسش هایی که در ذهنش انباشته شده ارتباط می گیرد. فراتر که میریم گفتگوی روزمره ای که یک شخص با دیگران درباره موضوعات مختلف انجام می دهد ویا گوش سپردن به سخنرانی شخصی  بصورت منفرد یا به همراه همقطاران از اصل ارتباط  نشات می گیرد. ارتباط در جزئی ترین مسئله مثل فرم اصلاح موی سر و حالات  چهره یک شخص در شرایط مختلف نیز اتفاق می افتد.

ما به تناسب سالهای متفاوتی از عمرمان، موسیقی های مختلفی می شنویم و ممکن است برخی از آنها را بارها و بارها گوش داده باشیم، این نیز نوعی ارتباط است زیرا در هر دوره از زندگی، رشد فکری و سلیقه ای ما موجب می شود، در آن دوره با نوع  خاصی از ریتم و مفهوم ترانه  یا صدای خواننده ای ارتباط برقرار کنیم، گاهی ممکن است نوعی از موسیقی چنان ارتباط محکمی با ذهن ما برقرار کند که در طول عمرمان هرگز دچار گسست نگردد و همیشه موسیقی مورد علاقه مان باشد. بر همین منوال مخاطبان داستان ها و فیلم ها، ارتباط ناخوداگاهی با موضوع فیلم یا شخصیتهای داستان برقرار می کنند اما در سطحی بالاتر این فیلمساز یا نویسنده  است که سعی در انتقال مفاهیم نهفته ای در پس کلمات یا تصاویر دارد. در همه حوزهای مطالعاتی و آثارهنری یک روند ارتباطی بین خالق اثر و مخاطبان در جریان است و نکته مشترکی که بطوریکسان درپروسه ارتباط هدف قرار می گیرد انتقال پیام یا مفهومی در جهت شناخت ودرک متقابل بین فرستنده و گیرنده است.

Receiver مقصد   Transmitter کانال انتقال دهنده،   Massage پیام   Sender فرستنده

feedback اثرات (بازخورد)

ما دریک روند ارتباطی قصد داریم شفاها یا بصورت نوشتارو تصاویر، پیامی به مخاطب مان برسانیم و مخاطب پس از دریافت آن پیام  پاسخ خود را به هر شکل ممکن به ما باز می گرداند. هنرها در مسیرارتباط بعنوان کانال های انتقال دهند محسوب می شوند و پیام هنرمند درون یک آهنگ، فیلم و یا  تابلوی نقاشی و دیگر قالب های هنری به گیرندگان (مخاطبان) انتقال می یابد. اگر بخواهم موضوع را موشکافی کنم باید بگویم هنر پلی ارتباطی برای انتقال پیام یا مفاهیمی است که در ذهن و حس یک هنرمند شکل گرفته است. پیام هنرمند در آثارش مطرح کردن درکی است که او نسبت به جهان پیرامون خود و موضوعات مرتبط با آن بدست آورده است و عکس العمل مخاطب در برابر آثار هنرمند به معنای  درک مفاهیم موجود در اثرو پیام هنرمند است و این درک در هر شاخه از هنر به میزان شناخت و احاطه مخاطب در آن حوزه بستگی دارد، زیرا عدم شناخت می تواند پروسه ارتباطی را دچار تحول کند، یعنی مخاطب به سمت برداشت جدیدی از آن پیام هدایت شود. مثلا تصویر دیوار ساده ای در یک فیلم،  می تواند مفهومی فراتر از یک دیواررا به اشتراک گذارد و مخاطب با دیدن آن مفاهیمی همانند زندان و سلب آزادی را برداشت کند.

بهترین پاسخ به این سوال که چرا فیلم می سازم؟ بی شک بخاطر انتقال پیامی است که در ذهن فیلمسازنقش بسته است و او از طریق این کانال انتقال دهنده (سینما) بخاطر داشتن شرایط و امکانات خاص، همینطورتوجه انبوه مخاطبان مختلف بدون در نظر گرفتن ملیت و قومیت آنها استفاده می کند. در این کانال به دلیل  الهام گرفته شدن از واقعیتهای زند گی بشری بصورت مواد خام در جهت خلق درام ، احساس همذات پنداری مخاطبان نسبت به پیام نهفته شده در نمایشی از واقعیت های زندگی،  شرایط ارتباطی بیشتری را به وجود می آورد. مخاطبان در فیلم می توانند با موضوعات ناآشنا درگیر شوند و این موجب تغییر در افق نگاهشان می شود، آنگونه که ممکن است خیر به شر و شر به خیر مبدل گردد. همچنین سینما کانالی پویا و جاری درزمان است و مخاطب می تواند در زمانی کوتاه تر از یک رمان ادبی بدنبال روابط علت ومعمولی باشد. سینماگردر این کانال از طریق به تصویر کشیدن داستان یا رویدادی مستند اثری خلق می کند برای انتقال پیام خود، که پس از انتشارپیامش یعنی نمایش فیلم،  آن اثر از فرستنده (سینماگر) جدا  شده و به تنهایی به حیات خود ادامه می دهد.

 

Back To Top