فرهنگ کوچه های سینمای ایران
دوران قاجار
فصل 5
فرهنگ کوچه های سینمای ایران
واژه سازی برای عکاسی و سینما
گاهشناسی
نمونه: فرهنگ کوچک واژه های سینمایی دوره قاجار
ظهور واژه های متعلق به نام ابزار و اشیاء، مکان ها، حرفه عکاسی و لقب عکاس و فیلمبردار و تعریف شیئی جدید و طبقه بندی انواع فیلم و درجه بندی صندلی و توضیح فضا و شرایط نمایش، انواع سبک ها و شیوه های بازنمایی و غیره، نمایانگر تاریخ وقوع آنهاست. آشنایی و کار با فرهنگ صنعتی، هنری و تجارتی تازه، به ترتیبی رخ نموده، منطقی کرونولوژیک (گاهشناسانه) بر آنها حاکم است. این واژه ها که به تدریج ابعاد ذهنی پیچیده ای یافتند حاکی از جذب جنبه های مختلفی از یک فرهنگ نوین و ظهور گروهی از صنعتگران و هنرمندان و تجار و اندیشه هایی تازه در ساختار جامعه ایرانی است. واژهها و اسامی آدم ها ما را با خود به هزارتوی فرهنگ و تاریخ میبرد. واژه هایی که جدا از دستگاه ها و تصاویر سیاه و سفید و تکنیک ها و رویه ها و سبک ها، رنگ و بوی تهران قدیم، دروازه ها وکاخ ها و آدم ها و کوچه پس کوچه ها و مکان های نمایش فیلم و عکاسخانه های تاریک و آداب عکاسی و رسم گلدان چیدن و دست بر کمر نهادن را دارد. صدای حبس شدۀ مظفرالدینشاه و اتابک اعظم برلوله های جعبه حافظ صوت، هنوز باقی است. شنیدن صدای آنها به معنای آزاد ساختن صدا از حبس است.
فرهنگ کوچه های سینما (گاهشناسی) فرهنگ نگاری سینمایایران است که چاپ آن از پاییز 1371 در مجله هفتگی سینما آغاز شد و تا حرف «ت» بچاپ رسید و از این نظر «گاهشناسی» است که میکوشد تا سال و نحوه ورود واژه و مفهوم به فرهنگ را شناسایی و اعلام کند. وظیفه دیگر چنین فرهنگی این است که تغییرات هر واژه چه در شکل یا در معنا و مفهوم آن را تا امروز پیگیری و اعلام دارد. هنوز هم هر روز بر حجم فیش های این فرهنگ در گوشه ای از اتاقِ خانۀ من افزوده میشود. 18 شهریورسال1383 سینماتک موزه هنرهای معاصر که در آن زمان به مسئولیت علیرضا قاسم خان اداره میشد قرار بود به مناسبت روز سینما فیلم های مرمت شده قاجار را به نمایش در آورد و از من برای صحبت در آن جلسه دعوت كرد. با عنایت بر پژوهشِ تاریخ سینمایایران و بویژه «فرهنگ کوچه های سینما» (گاهشناسی) طرح اولیۀ این فرهنگ مختصر فراهم آمد که به همراه مقاله ای درباره صد سال واژه سازی برای سینما، در راهنمای فیلم پاییز 1383 (به کوشش خانم فرانک آرتا) بچاپ رسید. این نوشته تکمیل شدۀ آن است. بویژه به خاطر پیوند عکاسی با سینما، روی واژه های عکاسی بیشتر کار شد.
دستاورد واژه سازی دوره قاجار را میتوان به این ترتیب فهرست بندی کرد:
1- معادل سازی از طریق انطباق مفهوم یک واژه کهن مثلا «عکس» برای یک فناوری جدید (عکاسی). یا لغت «پارچه» به جای «فیلم» و یا به کاربردن واژه «لوله» در ضبط صدا صورت گرفته است.
2- برخی از این معادل سازی ها جای خودش را به معادل های دیگری بخشید. مثلاً در مورد «حبس صوت» در برابر فونوگراف در طول زمان به ضبط صوت کنونی تغییر شکل داد.
3- ساختن واژه های ترکیبی مثل«اسباب دوربین عکس» یا اسباب عکس سینمو فتگراف.
4- ساختن واژه های ترکیبی از دو لغت فارسی و بیگانه: آلبومخانه
5- فعل سازی: مثل (عکس سینمو فتگراف اندازی).
6- پذیرش لغت بیگانه به زبان از دستاوردهای یک دوره محسوب نمیشود ولی نشانگر ورود یک فرهنگ تازه هست. مثل واژه «بلیت» که روسی است ولی با خودش فرهنگ تجارت تازه ای را به همراه آورد.
از اواسط دهه سي، با حرفه اي شدن توليد فيلم بر حجم اصطلاح های تخصصي، افزوده شد و هر روز پالايش يافت. به نحوي كه امروزه، شايد ارتباط با واژه هاي قديمي تر اندكي دشوار باشد. براي مثال به اين جمله دقت كنيد: “جلوۀ بعدي را با طلوعي به درازاي همان غروب آغاز كردند.” جلوه، معادل (shot)، طلوع (fade in)، غروب براي (fade out) به کار می رفت. فرهنگ سينمايي داوودلويان (1352) يكي از سرفصل هاي مهم در تعريف مفاهيم و يك دست سازي واژه های سینمایی درايران است. حرفهاي های سینما، در دوران فیلم، براي تعمير و يا گزارش وضعيت هر نسخه پزیتیو، اين اصطلاحات را ساختند:
فيلم داراي؟ متر و 12 پرده است كه به ترتيب در هر پرده، اين تعداد چسب دارد، دندانه شكستگي دارد، بارابان زدگي، خط خوردگي (روي عكس و صدا) باراني، روغني، سريشكا دارد وشيره پس دادهاست.
در پاي ورقه هاي وضعيت فيلم، اين نكته يادآوري مي شد كه:
“تيتراژ، شماره پروانه را دارد يا ندارد.”
دركنار رشد مفاهيم در نقد فيلم دربخش حاشيه سينما، عشق فيلمي ها، در دفترچه هاي جفتي، دوقاب (Frame) پشت سر هم جمع ميكردند. جفتي عبارت بود ازدوتا تك فريم. درهر دفترچة جفتي، حدود 250 جفت فيلم جا مي گرفت. هرصفحه – پنج جفت فيلم.
آنها به تصوير درشت، “نيم تنه” ميگفتند. ارزش فيلم جفتي اين بودكه صورت درشت باشد، چشم باز باشد، دهان حركت نداشته باشد. به جفت هايي با تصويرعمومي ولانگ شات، “ريز”مي گفتند كه مي بايست آبي رنگ ميبود. جفتي هاي معروف عبارت بودند از: (صحنه نعره زدن برت لنكستر در فيلم “آپاچي”، صحنه غولي (درهركول و خدايان – استيوريوز – غول را سردست گرفته)
این واژه نامه (که امیدوارم روزی سامان پیدا کند) دارای ارجاع نویسی درون متنی و پانویس خواهد بود.
فرهنگ کوچک کوچه های سینما (گاهشناسی) :
آلبوم: واژه وارداتی album
آلبوم خانه: واژه ترکیبی آلبوم + خانه. محل نگهداري عكس ها و آلبوم ها در ضلع شرقيِ كاخ گلستان.
آلت سینه مو تو گراف: دستگاه فیلمبرداری یا نمایش فیلم (کوریلن – 1900)
ارکس: (مفخفف اركستر) در آگهی سینما خورشید (1327 ه ق) ظاهر شد. موسیقی در سینما، با نواختن آهنگ هایی با پیانو آغاز گرديد.
اساس تماشاخانه : وسايل، اثاثه در آگهی فروش وسایل صحافباشی پیش از انقلاب مشروطه
اسباب دوربین عکس: اصطلاح دوره ناصرالدین شاه : «اسباب دوربین عکس تازه، در پاریس خریده بودم.» (آخر رمضان 95 پارس ئیل-1295 قمری) انیسی،علیرضا -1381 (ص 117)
اسباب سینموفتوگراف درست کردن: 1- تأسیس سینما. 2- در روزنامه خاطرات غلامعلی خان عزیز السلطان نوشته شده : «اردشیر با آنتوان شریک شده و اسباب سینمو فتوگراف درست کرده» (شهریور 1288 خورشیدی). 3_ در منابع دیگر اصطلاح «دائرشدن دستگاه سینماتوگراف» هم آمده است.
الكترادي : عزیز السلطان در سال 1289 از وسیله ای به اسم الکترادی (؟) صحبت میکند :« الکترادی آنتوان را آوردند پرده های خوب نشان داد». یعنی الکترادی متعلق به آنتوان خان سوریوگین را به خانه آوردند.
الکتروبیوگراف: در یکی از آگهی های روسیخان هم الکترو بیوگراف ذکر شده است. در کتاب تاریخ سینمای روسیه نوشته یوری تسیویان ترجمه به انگلیسی توسط الن باگر Bodger (ص 17) آمده است:
«در سال 1900 سینماهای مسکو بیوسکوپ نامیده میشدند و در سنت پترزبورگ الکترو بیوگراف».
امتحان اسباب دوربین عکس: «اسباب دوربین عکس تازه …برای امتحان در نیاوران حالت مقابله قرآن را در چادر شیرازی کوچک انداخته شد». (به قلم ناصرالدین شاه 1295 قمری) (انیسی -1381).
امتیاز و انحصار عکس متحرک: در مقاله ای فوائد سینماتوگراف نوشتۀ غلامرضا در روزنامه ایران نو به تاریخ 16 ذيحجه 1327، 30 دسامبر 1909 و هشتم دسامبر 1909 ص3 حدود شش ماه بعد از شکست استبداد صغیر و در دورۀ احمد شاه : گرفتن امتیاز و انحصار عکس متحرک توسط انجمن معارف پیشنهاد شده است.
انداختن : عکس گرفتن «از طرف قبله عمارت پارک حضرت اشرف امجد صدراعظم در سنه 1313 والی زاده انداخته است». (انیسی– 1381 ص81)
بر پرده انداختن : به نمایش در آوردن و انداختن تصویر روی پرده
بلیط: 1- ( بلیت) در آگهی های روسیخان ظاهر شد. «بلیط حق ورود و ملاحظه.» 2- بلیط نصف قیمت در آگهی امیر خان دیده شد. از شاگردان مدارس با امضای مدیر مدرسه نصف قیمت گرفته میشود.
بوفه: 1- واژه وارداتی از فرانسه 2- :جای فروش خوراکی، تنقلات در مکانهای عمومی (فرهنگ معاصر فارسی صدری افشار). 3-در آگهی برای صلیباحمر در سینماتوگراف خورشید تحت حمایت جناب مستطاب مسیو اشترتیر ژنرال قنسول مقیم طهران بهترین و جدیدترین پردههای جنگ اروپا. در موقع تنفس ارکستر نظامی موزیک میزند. بوفه، چای بستنی و لیموناد و غیره موجود است. ( روزنامه رعد29 آوریل 1916مطابق با25 جمادی الثانی 1334).
به عینه نشان دادن: در توضیح خاصیت مستند گونۀ سینما. «فقرة دیگر بقوة برقیه، آلاتی اختراع کرده که هر چیز را بهمان حالت حرکت اصلی مینماید مثلاً آبشار آمریکا را بعینه نشان میدهند. فوج سرباز را با حالت حرکت و مشق، قطار آهنی را در حالت حرکت بهمان سرعت تمام مینماید و این فقره از اختراعات آمریکائی است». (سفرنامه میرزا ابراهیمخانصحافباشی طهرانی).
پارچه : در مقالۀ سینوموتوگراف نوشتۀ میرزا علی محمد خان اویسی بادکوبه فروردین 1286 مجلۀ حقایق واژۀ «پارچه» یا «پارچه مانند چیزی» به جای «فیلم» گذاشته شده است:
«از لوازم این آلت که بدون آن دستگاه بی اثر است همان عکس های متناوب پیوسته ایست که در روی پارچۀ مذکوره در فوق برداشته میشود». (به نقل از ماهنامه فیلم شماره 258 ص 26)
پانوراما : در قرن نوزدهم پانوراما و پانورامای طوماری و شهر فرنگ، انواعی از تصاویر بهم پیوسته و طویل را نمایندگی میکردند. نگا. جهان نمای طوماری
پانورامای طوماری: نگا. جهان نمای طوماری
پاولف، نیکلای: کسی که دوربین درخواستی محمد شاه قاجار را از دربار نیکلای اول امپراتور روسیه در سال 1842 برای محمدشاه قاجار آورد و از او عکس گرفت.
پذیرایی : «سینماتو گراف آنتوان. آنجا ارامنه امشب بودند از مسلمان ها پذیرایی نمیکردند». (روزنامه خاطرات عزیز السلطان. آبان 1288)
پرده: 1- پرده ای که تصویر بر آن می افتد : «روز شنبه هفتم ربیع الثانی … پرده بسیار بزرگی در وسط تالار بلند کردند و تمام چراغ های الکتریک را خاموش و تاریک نموده و عکس سینمو فتگراف را به آن پرده انداختند». (سفرنامه مبارکه)
پرده 2- قسمت بندی فیلم از نظر زمانی است.3- تکه فیلمی که یکجا به نمایش در میآید و دور یک حلقه پیچیده شده است. (پرده به جاي act ياReel به کار میرفت) یکدستگاه ماشین سینه موتوگرف و پرده های متعدد آن (درآگهی صحافباشی)
پرده 4- گاهی منظور از پرده، تکه فیلم هایی است که از جنبۀ موضوعی با هم متفاوت اند. هر موضوع داخل یک پرده است. پرده های جنگ اروپا
پرده های اخلاقی (درام): در آگهی سینمای عالی ظاهر شد.
پرده های تاریخی: احتمالاً فیلم های داستانی تاریخی بود.
پرده های علمی: گزارش ها یا مستندهای علمی
پرده های جنگی: گزارش ها یا مستندهای جنگی
پرده های قابل تفریح: در آگهیِ سینمای عالی آپارتمان باقر اوف 1916 ظاهر شد.در پرانتز نوشته اند:(کومدی).
پرده های نوظهور: فیلم های تازه رسیده و جدید (در آگهی سینما های قاجاری : «در خیابان چراغ گاز قهوه خانة زرگرآباد دستگاه سینماتوگراف دائر شده و پرده های نوظهور از قبیل جنگ روس و ژاپن موجود است و از آقایان واردین با کمال احترام پذیرائی میشود. از شب 24 از دو ساعت از شب رفته تا آخر شب حاضر برای پذیرائی هستیم». (روزنامه صبح صادق شماره 16 6 – 8/8/1286)
پرکردن صدا : صدا پرکردن. ضبط صدا (نگا. حبس صوت)
پروگرام: برنامه تماشا و نمایش فیلم
تجدید شدن پرده ها: 1- نمایش فیلم های جدید.2- بر پرده آوردن فیلم های تازه. 3- تعویض برنامۀ نمایش فیلم. (در آگهی سینمای مسیو آنتوان خان سوریوگین).
ترجمه های سینما با خط فارسی:«ترجمه های سینما با خط فارسی در پرده ملاحظه خواهد شد». (یومیه تبریز 8اردیبهشت1304)
تفریحی: خانبابا معتضدی در مجله تلاش نوشت: «مدتي به فيلمهاي تفريحي اشتغال داشتم». آیا منظور او از فیلم های تفریحی همان فیلم های تجربی ای است که در اختیار تهامی نژاد نهاد؟
تماشاچی: به نوشته روزنامه ایران نو: «عكس هاي متحرك، اگر مقدارش را طوري قرار داد كه هميشه مملو باشد از تماشاچي، تنها مي توانند از عهده مخارج جاريه مدرسه برآيند».(16 ذي حجه 1327 30 دسامبر 1909 و هشتم دسامبر 1909 ص3 ).
تماشاخانه سینماتوگراف: تالار یا سالن سینما (از جمله تماشاخانه سینماتوگراف امیرخان).
تماشا دادن: به نمایش در آوردن.
تماشای سینماتوگراف: «یک شنبه ۳۰ آبان ۱۲۸۲ (۱۹۰۳م) ظهر از خواب برخاستم وضو گرفتم مشغول درس خواندن بودم تا سه ساعت به غروب مانده سوار شدم رفتم بازار رفتم تیمچه حاجب الدوله ازآن جا رفتم مغازه صحاف باشی روزهای یکشنبه سیمی فونوگراف دارد برای فرنگی ها و شب ها برای عموم رفتم هیچکس نبود من بودم و میرزای سفارت هلند … دو ساعت و نیم از شب رفته بود که کالسکه خواستم همراه مدیر رفتیم مغازه صحاف باشی، تماشای سینماتوگراف». (روزنامه خاطرات عزیزالسلطان)
جعبۀ فنگراف: (فنوگراف) ضبط صوت. دستگاه آوانگار. نگا. فونوگراف و لوله.
جهان نما: 1- بنا به نوشتۀ فرهنگ غفاری (امیر جلال الدین مهندس الممالک غفاری): «جهان نما معادل استرئوسکوپ و دارای این معناست: جهان نما در اصطلاح عوام ایران – شهر فرنگ- دوربین دوچشمی است که پشت آن عکس های تؤام می گذارند و برجسته به نظر میآید». 2- نگا. روزنامۀ معارف و نمایش جهان نما در جشن اولین سالگرد مدارس ملیۀ مظفریه در سال 1316ه ق
جهان نمای طوماری: به نقل از سفرنامۀ ناصرالدین شاه.
جهان نمای متحرک: در اولین سفر مظفرالدینشاه به پاریس مشاهده شد.
چراغ جادو: لانترنماژیک.
چراغ سحری : همان چراغ جادو است که به نوشتۀ ناظم الاسلام کرمانی در تاریخ بیداری ایرانیان :«سال ششم
سلطنت مظفرالدینشاه قاجار در تهران بروز کرد». (ص416)
حافظ صوت: 1- دستگاه ضبط صدا. بنا به نوشتۀ روزنامۀ معارف، عزیز السلطان چادر مخصوص و سماور و چای تهیه کرده و جعبۀ فنگراف (حافظ صوت) تماشا میدادند. (در اولین سالگرد تاسیس مدارس ملیۀ مظفریه سال 1316 هجری قمری). 2- صدای مظفرالدینشاه و امین السلطان موجود است. نگا. حبس الصوت
حبس الصوت: 1- آوا نگار یا فنوگراف. 2- در اعلان« فنگراف » روزنامه ایران سلطانی مورخ بیست وسوم شوال سال 1321 قمری می خوانیم :«جعبۀ حبس الصوت که ضبط میکند هر نوع آوازی را و در کمال خوبی جواب میدهد هر گونه صوتی را که ضبط نموده و در این فنگراف ها میتوان پرکرد هر قبیل نطق وآواز و موزیک و طریقه به کار بردن وکوک کردن این فنگراف ها هیچ اشکال ندارد. قیمت لوله پرنکرده پنجاه کپک. و قیمت لوله پرکرده یک منات». (در این آگهی طریقۀ درخواست محموله توسط بانک روسی از مسکو نوشته شده است). روزنامه ایران سلطانی همان روزنامه رسمی” ایران” است که نامش در سال 1321 هجری قمری (برابر با 1281 شمسی و 1902 میلادی) به ایران سلطانی تغییر کرد. تصویر این آگهی درکتاب جریده اعلان مصور،گرد آورنده محمد رضا فرزاد – 1386 هم چاپ شده است.
ظهيرالدوله در سفر نامه خود مي نويسد: «با اعليحضرت شاه و سايرين وارد اين اتاق شديم… همان وقت كه عكس اين كاروان را در معبري انداخته است، دستگاه (فنگراف) هم داشته همانطور كه (سينماتگراف) عكس متحرك، رفتار آنها را ضبط كرده، (فنگراف) حبس صوت هم گفتارشان را نگاه داشته. با هم كه معمول مي دارند، اينست كه شخص مستمع و ناظر هم آنها را مي بيند و هم صدايشان را مي شنود».
خودمان انداختیم : اشاره ناصرالدین شاه به خودش به عنوان عکاس.
خنده دار: مضحک.
درجات (قیمت درجات): منظور درجه بندی صندلی های سینما عالی در سال 1926است که این گونه درجه بندی شدهبود: لژ چهار نفری – درجه اول – درجه دوم – درجه سوم – درجه چهارم
دستگاه سینما: 1- وسیله ای متشکل از اجزاء: دستگاه جمع عکاسخانه مبارکه شد. 2- به نوشته حسين كاظم زاده ايرانشهر: «از قراري كه در مجموعه معارف كه از تاسيسات جناب آقاشيخ محمد علي بهجت و از مجلههاي مفيد است خوانده شد، در مدرسه فن هنر كه از طرف ايشان تأسيس يافته يك دستگاه سينما تأسيس شده است و خوب است وزارت معارف از تشويق امثال ايشان فرو گذار نكند». (راه نو در تعليم و تربيت – صفحه 167)
دور نما: 1- از دوره ناصرالدین شاه، عکس های منظره را میگفتند. 2 –نمای عمومی و دور از یک محیط مثل عکس دورنمای تهران اثر عبدالله قاجار از بالای شمس العماره. (عکس در کتاب سیمای تهران – محمد حسن سمسار- 1386)
3- نقاشی های با نقش عمومی و منظره (به نقل از سفرنامه مبارکه. در فصل مربوط به حضور در غرفه سیبریه نمایشگاه جهانی پاریس. نقاشی روسی دورنمای سفر به ایران را نمایش میدهد که مجموعهای نقاشی از مناظر ایران است 4 – در تقسیم بندی انواع فیلم هایی که می بایست در برنامۀ سینما ها جای میگرفت. به نظر میرسد منظور از دورنما، فیلم های مستند یا گزارشی بود. مثلأ در برنامه نمایش فیلم روسیخان “دورنمای جزیره ماداگاسکار” مستند یا گزارشی مستند از آن جزیره بود.
رمان: فیلم داستانی
رولو : 1- معادل بوبین یا حلقه فیلم (roll یا همان rollo ) 2 – ” مقصود ازرولو همان حلقه های فیلم هاست که شاه می خواسته از باغ وحش دوشان تپه فیلم بردارد. (فرخ غفاری، مجله عالم هنر 5 مهر 1330)
سرگذشت: از اواخردوره قاجار در تقسیم بندی نوع فیلم ها، فیلم های داستانی را در بر میگرفت (سایر اقلام عبارت بودند از دورنما یک حلقه، تارزان 4 حلقه، مضحک یک حلقه).
سریال: فیلم های سریالی از اواخر دوره قاجار ظاهر شدند. اردشيرخان نوشت «بعد از بيست سال خدمت به معارف و نوع خود و براي تجديد اخلاق چند سري (قسمت، نوبت) فيلم وارد كردهام».
سینماتوگراف و کنفرانس: در آکهی سینمای عالی مشاهده شد (اول مه 1916)
سینما : در لفظ گراند سینما. یعنی سالن بزرگ. اواخر قاجار.
سینما خورشید: درخیابان علاء الدوله مقابل بانک روسی بود در تابستان 1916 به علت گرمای هوا نمایش فیلم در باغ شجاع السلطنه و شب ها برگزار میشد.
سینماتوگراف آوردند: در برابر اصطلاحِ ” رفتیم به تماشای سینماتوگراف: قرار دارد. یعنی دستگاه نمایش را به خانه آوردیم یا آوردند. (در روزنامه خاطرات عزیز السلطان- 1288)
سینما و کسب اطلاعات: در روزنامه ایران نو دورۀ احمد شاه ظاهر شد.
سینمو فتگراف: سینما (سینموتقلاف و سینمو فتو گراف هم گفته شده، در روزنامه خاطرات غلامعلی خان عزیزالسلطان ملیجک ثانی “سیمی فنگراف ” هم ذکر شده است). این واژه در همان کتاب به معنای محل نمایش فیلم هم آمده است.”رفتیم سینمو فوتوگراف”.
سینمو فتگرافاندازی:فیلمبرداری (سفرنامۀ مبارکه شاهنشاهی مظفرالدینشاه)
سینو فتگراف :1- لانترن ماژیک متحرک است. این واژه در سندی ضبط شده که هم اكنون، در بايگاني اسناد كاخ گلستان، تحت كد 1، زونكن شماره 51 پاكت شماره 3 موجود است.
2- احتمالا معادل Motion photograph است. دركتاب هاي تاريخ سينما و فرهنگ نامه هنر متعلق به آكسفورد، “ماي بريج”، پيشتاز Motion photograph خوانده شده است. وي در سال 1893 يك سالن براي نمايش سينماتوگرافي زوپراكسوگرافيكال ابتدايي و بدوي براي خود در شيكاگو، داير كرد. (محمد تهامی نژاد – آذر ماه 1379 مجله دنیایتصویر) 3- شهریار عدل آن را دستگاه سینما دانسته است: (عدل، شهریار – 1379)
شراکت در درست کردن سینما: «اردشیر (اردشیر خان) با آنتوان عکاس شریک شده اند و اسباب سینمو فتوگراف درست کرده». ( روزنامه خاطرات غلامعلی خان عزیزالسلطان).
شروع تماشا: در آگهی سینمای آنتوان خان سوریوگین شروع تماشا (سئانس) هرشب از اول غروب است.
شيشه: 1- نگا. عکاسی 2- در دهه 1850 شیشه نگاتیو عکاسی بعد از کاغذ، در دنیا رواج گرفت. 3- چند شيشه عكس انداختيم:
شیشه سی و دو جماعت محترفه صنعت پیشه (نگا. بخش 1 فصل3)
صفحه پرکردن: « صفحه های گرامافون که تازه در پاریس توسط جناب استادی فاریابی زمان آقا میرزا حسینقلی و همراهانش پر شده است و علامت صفحات عکس خود آن است». (یومیه صبح صادق 9 ذی القعده الحرام1325 ص5).
صفحه گرامافون: نگا. صفحه پر کردن
صفحه نقره :1- نگا : عکاسی 2-صفحه نقره متعلق به عکاسی داگرو تیپ در 1839 معرفی شد.
ظاهر و ثابت گردیدن: در عنوان بندی فیلم های خانبابا معتضدی: «برای اولین دفعه است که در ایران فیلم سینما برداشته شده و در ایران ثابت و ظاهر گردیده است». (سینمایایران از مشروطیت تاسپنتا- 1349).
عرض اندام در پرده سینما : آگهی سینما سولی تبریز (هشتم اردیبهشت 1304 یومیه تبری): «از شب سه شنبه الی پنج شب،.. از جمله تمثال مبارک بندگان حضرت اشرف رئیس الوزرا دامت عظمته که در پرده سینما عرض اندام خواهد کرد».
عکاس: 1-عکاس 2- فیلمبردار
عکاسباشی:1- عکاس مخصوص و عالی مرتبه (آقارضا عکاسباشی) از دوره ناصرالدین شاه.2- ميرزا ابراهيم خان، فیلمبردار رسمي دوره مظفرالدين شاه هم لقب عکاسباشی داشت.
عکاسخانه: 1- محل عکاسی.2- اعلان روسیخان در روزنامه صور اسرافیل از دایر شدن” عکاسخانه بطرز فرنگستان” در اول خیابان علاءالدوله خبر دادهاست (صور اسرافیل، شماره 12، 23 فروردین ماه 1277 یزدگردی پارسی، مطابق با 5 سپتامبر 1907 میلادی صفحه 8).
عكاسخانه مباركه : 1- در جلدسوم مرآت البلدان آمده است :«[ناصرالدین شاه] از برای انتشار این علم و وسعت درین علم، یكی از عمارات مخصوص پادشاهی را مخصوصاً عكاسخانه مباركه فرموده و گاهی كه از كارها فراغت حاصل میفرمودند، برای تماشا و ترقی این عمل به آنجا تشریف میبردند». 2- عکاسخانه مبارکه دارالفنون
3 –“عکاسخانه مبارکه مدرسه نظام” و عکسی از محمد حسن قاجار(قاسم خان، علیرضا – 1385 ص102)
عکاس مخصوص: «عبدالله قاجار عکاس مخصوص اعلیحضرت قدرقدرت شاهنشاهی» (قاسم خان، علیرضا – 1385ص15)
عكاسي: در جلد سوم “مرآت البلدان ناصري” تاليف محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه و به تصحيح عبدالحسين نوايي درباره تاريخ دوره ناصرالدين شاه، اولین روزهای عکاسی و چاپ عکس در جهان را نیز توضیح دادهاست:
«يكي از صنایع جديده متعلق و منشعب از علوم طبيعي كه در زمان سلطنت شاهنشاه رواج گرفته و ترقي حاصل كرده عكاسي است … در اواخر عهد شاهنشاه مبرور محمدشاه غازي البسه الله ثوب النور مسيوريشارخان سرتيپ معلم كه اكنون زبان انگليسي وغيره مدرسه دارالفنون را معلم است با زحمت زياد بر روي صفحه نقره عكس مي انداخت و در اوايل سلطنت روحنافداه كه بناي مدرسه دارالفنون شد مسيو كرشيش نمساوي معلم توپخانه قدري در روي كاغذ امتحانات عكاسي نمود. مسيو فوكتي معلم طبيعي اول كسي است كه درمدرسه طهران كلديون استعمال نمود و مسيو كارليان كه براي انتشار علم و عمل عكاسي با فرخ خان امين الدوله از پاريس به طهران آمد عكس كلديون را شايع كرد». (طهران – 1295 ه.ق، صص 20-22).
نگا. صفحه نقره،کاغذ و عکس کلدیون
در دهه چهل شمسی، در گنجینه نسخ خطی کتابخانه ملی دو کتاب عکاسی را دیدم یکی به نام عکاسی که توسط “محمود” در سال 1301 ه ق از فرانسه ترجمه شده و دیگری “عکاسی” از محمد کاظم بن احمد محلاتی که به ناصرالدین شاه هدیه شدهبود.
عکاسی – صنعت جدید : نگا: عکاسی
عکس: 1 – اينهمه عكس مي و نقش مخالف كه نمود يك فروغ رخ ساقي ست كه در جام افتاد (حافظ)
2 – لغت نامه دهخدا : عکس. [ ع َ ] (ع مص) «باشگونه کردن و گردانیدن لفظ و سخن و جز آن». (از منتهی الارب). بازگونه کردن. (دهار). واشگونه کردن. (المصادر زو…
3 – عکس. [ ع َ ] (ع اِ) آنچه در آب و آینه و امثال آن از اشیاء پیدا میشود. (غیاث اللغات). عکس شاخص در آینه و جز آن، آنچه را که منط… 4 – تصویری است که روی مواد مات به وسیله ترسیم، نقاشی، عکسبرداری یا دیگر فنون هنر گرافیک به وجود میآید. 5 – اصطلاح عکس در دوران حضور دستگاه فیلمبرداری و نمایش به جای فیلم هم به کار می رفت. «شبی هشت پرده عکس نشان میداد». (گزارش حسینقلی مقصودلو وکیل الدوله – 1287)
عکس آبی: 1- نمونه ای از عکس آبی در صفحه 63 کتاب عکس های تاریخی دوره قاجار-1381 به چاپ رسیده است: «گنبد مطهر حضرت صاحب الامر عجل الله فرجه و گلدسته عسکریین علیه السلام و دورنمای شهر سامره وشطی که به بغداد میرود». علیرضا انیسی نوشته است:«عکس آبی سینانوتیپ نگاتیو از عباسعلی بیک. آبی کردن عکس احتمالا از آقا رضا عکاسباشی شاگرد کارلیان 2 – cyanotype یا چاپ آبی از قدیمی ترین شیوه های چاپ عکس است که در سال 1840 توسط هرشل معرفی شد».
عکس افتاده: عکس گرفته شده است: «عکس گروپی در حیاط افتاده». به قلم ناصرالدین شاه (عکس های تاریخی دوره قاجارص114)
عکس انداختن: 1- عکس گرفتن 2- فیلم برداری. دو نامه از دربار آنزمان تا حدی فعالیت عکاسباشی را روشن میسازد. اولی نامه ای بخط یکی از درباریان که از طرف شاه نوشته شده است و در آن به عکاسباشی خطاب شده است که: «صبح زود اسباب سینموفتو گراف را برداشته در سبزه میدان از تمام دستجات قمه زن عکس بینداز» و از قرار معلوم این نامه مربوط به محرم سال 1319 یا بهار 1901 می باشد و فیلم آن یکی از اولین آثار سینمایی ایران بشمار میرود.. و اما نامۀ دوم دستخط خود شاه است که از قصر دوشان تپه و در روی کاغذ مارک دار رسمی دربارنوشته است:
«عکاس فردا صبح زود دوربین سینموفتو گراف را با دو سه رولو زود بیار که عکس شیر ها را بگیریم». تاریخ این نامه متأسفانه معلوم نیست ولی گویا مربوط بسنوات بعد از1902 میلادی باشد. (به نقل از فرخ غفاری – مجله عالم هنر 5 مهر 1330)
عكس اندازي: اصطلاح عكس اندازي از دوران ناصرالدين شاه، رايج شد.
عکس برداری: عکس گرفتن. واژه دوره ناصرالدین شاه
عکس کلدیون: 1- نگا: عکاسی 2- به نوشته مرآت البلدان پس از عکس روی صفحه نقره روی کاغذ در دوره محمد شاه قاجار در تهران شایع شد. 3- معادلcollodion process نخستین شیوه های ظهور عکس که در دهه 1850 رواج یافت و بزودی جای داگرو تیپ را گرفت (به نقل از ویکی پدیا انگلیسی)
عکس گروپی: عکس گروهی. واژه ترکیبی عکس + Group +ی (از دوره ناصرالدین شاه)
عکس متحرک برداشتن: «برای آن که یادگار آن روز و آن مجلس ثابت بماند باشارۀ بندگان اقدس همایونی… یک سلسله عکس متحرک با آلت سینو ماتوگراف برداشته شد». (کوریلن – 1900).
عکس های متناوب پیوسته: در توضیح مکانیسم فیلمبرداری و نمایش تصویر بر پرده.
عکس مجسم و متحرک: روز شنبه هفتم ربیع الثانی 1318:
«در ساعت نه بعد از ظهر به اکسپوزیسیون و تالار جشن رفتیم که در آنجا (سینموفتگراف) که عکس مجسم و متحرک است نشان میدهند». (سفرنامه مبارکه مظفرالدینشاه).
عکس سینماتوگراف: معادل فیلم است. نگا: فیلم
عکس سینمافتگراف اندازی: در اوستاند بلژیک. سفرنامه مظفرالدینشاه یکماه بعد در 18 اوت (سه شنبه 21 ربیع الثانی 1318) «جشن روز عید گل که در شهر اوستند در ساحل دریا در بلژیک منعقد بود». «عکاسباشی هم مشغول عکس سینموفتو گراف اندازی بود». (ص 160 سفرنامه).
عکسمسلسل:1- عکس های پی در پی از یک موضوع 2- تجربه عکس مسلسل توسط میرزا ابراهیم خان عکاسباشی (به نقل از شهریار عدل )
علم و عمل عکاسی: نگا: عکاسی
فانوس خیال: خورشید چراغ دان و عالم فانوس ما چون صوریم کاندرو حیرانیم (خیام)
فنوگراف: «ابتدا، فنوگراف های قلعی بدون قابلیت ضبط کنندگی (پخش صدا) در دورۀ ناصرالدین شاه وارد ایران شد. شاه در سفر سوم به لندن با فنوگراف ضبط کنندۀ صدا هم مواجه شد (روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه در سفر سوم به فرنگستان) و احتمالاً خرید. معلوم نیست چرا صدای ناصرالدین شاه ضبط نشده و یا اگر ضبط شده چرا باقی نمانده است؟ اگر هم ضبط شده در اختیار ما نیست. فونو گراف ها از سیلندرهای قلعی به مومی و صفحه ای تحول یافتند». (نگا. کتاب تاریخ تحول ضبط موسیقی در ایران نوشتۀ دکتر ساسان سپنتا) و حبس الصوت و جعبه فنوگراف.
فوائد سینماتوگراف : مقاله ای نوشتۀ غلامرضا (روزنامه ایران نو به تاریخ 16 ذي حجه 1327)
فیلم : واژۀ “فیلم”، بسیار دیر مورد استفاده قرارگرفت. ابتدا سعی میشد برای آن کلمهای ساخته شود.
فیلم های مخصوص علمی: این اصطلاح بعد از استبداد صغیر در روزنامه ایران نو، هشتم دسامبر 1909 مشاهده شد.
قوۀ برقیه : نیروی برق. نخستين گزاره يك ايراني از سينما نوشتۀ ميرزاابراهيم صحافباشي در سفر نامه اش و طي سفر به انگليس در ذيحجه سال 1314 ه.ق (1897 ماه مه) است:
به قوه برقيه، آلاتي اختراع كرده كه هر چيز را به همان حالت حركت اصلي مي نمايد. مثلاً آبشار آمريكا را به عينه نشان مي دهد.
اين كلامي بنيادي در سينماست كه دو سال بعد از اختراع سينما توسط صحافباشي ايراد شده، دربخشي از سينما هنوز صادق است.
قهوهخانه: «اردشیر و آنتوان عکاس، قهوهخانهای که همه چیز هست مرتب کردهاند». (روزنامه خاطرات غلامعلی خان عزیزالسلطان 20 شهریور 1288). در آگهی همان سینما واژۀ بوفه استفاده شدهبود ولی ملیجک ثانی کلمۀ قهوهخانه را به کار برده و نوشته که همه چیز در آن هست.
قهوهخانه زرگرآباد: از نخستین محل های نمایش فیلم در تهران که سینمای آن و یا نمایش فیلم در قهوهخانه توسط آقایوف اداره میشد. (روزنامه صبح صادق).
کاغذعکاسی: 1- نگا: عکاسی 2- « در دهه 1840چاپ نگاتیو- پوزیتیو روی کاغذ بعد ازداگرو تیپ در دنیا رواج یافت و در دهه 1850 salted paper (کاغذ نمکی – کلرور سدیم – و بعد در آمیخته با نیترات نقره برای ایجاد کلرور نقره حساس به نور) جایش را به شیشه داد». (به نقل از آنلاین گالری، هیستوریک فوتوگرافی)
کلدیون: معادل collodion. نگا. عکاسی و عکس کلدیون
کمیسیون نمایش: قدیمی ترین اش در آگهی سینما سولی تبریز (به نقل از یومیه تبریز هشتم اردیبهشت 1304)
گراند سینما: از نخستین سالن های نمایش فیلم در لالهزار تهران
لانترن ماژیک متحرک: در سند موجود در کاخ گلستان نوعی دستگاه نمایش اسلاید به صورت متحرک بوده که به جای دوربین فیلمبرداری فرض شده است.
لوله: منظور از لوله، همان سیلندر یا استوانۀ ادیسون است که سال 1877 اختراع شد. ادیسون شرکت خود را در سال 1887 تاسیس کرد که زمان ناصرالدین شاه است. لوله های آوا نگار به صورت مومی بودند.
لوله پرکرده: لوله ای که قبل از صفحۀ گرامافون استفاده میشد. لوله پرکرده یعنی دارای صدا. نگا :حبس الصوت
لوله پرنکرده: سیلندر مومیِ آماده برای ضبط. نگا. حبس الصوت و لوله (با همین واژه اصطلاحات لوله گرفتن و لوله پرکردن هم ساخته شده است).
ماشین سینه موتوگراف: دستگاه نمایش فیلم. آپارات سینما (در آگهی فروش وسایل صحافباشی)
ماشین های فیلم فنی: کاظم زاده ایرانشهر در كتاب راه نو در تعليم و تربيت، نوشته است: «به تلقين همين افكار بود كه من در شماره سيم ايرانشهر در ضمن جواب سوألي كه از خوانندگان شدهبود كه اگر يك ميليون تومان داشتيد چه مي كرديد، از طرف خودم نيز ده ماده نوشته بودم كه در ماده سيم براي مخارج ده سينما با فيلم هاي مخصوص شصت هزار تومان و درماده ششم براي مخارج تأسيس ده مدرسه عملي ورزش نيز شصت هزار تومان تخصيص كرده بودم. چون كه به ماهيت و تأثير اين تأسيسات در اصلاح اساس تعليم وتربيت در ايران ايمان كامل داشتم. فوايد اين ماشينهاي فيلم فني بيش از آن است كه در اينجا شرح توان داد. قيمت اين ماشين ها از بيست و پنج ليره گرفته تا صد و بيشتر مي باشد».
مجلس تماشا دادن: در خانه ها هم مجلس تماشا داده میشود. در آگهی بومر و روسیخان.
محمد شاه قاجار: درسال 1250 هجری قمری(مطابق 1834) تاجگذاری کرد و ابداع عکاسی متعلق به سال 1839 است
مسیو پاته: «چون خود مسیو پاته اولین مخترع این کار است به این جهت پرده های تازه نوظهور مستقیم از پاریس می رساند». (آگهی سینما در آپارتمان اردشیر خان 1327 ه ق) بنابراین به نظر میرسد این اولین نوشته ایست که نشان میدهد یک کمپانی سازندۀ فیلم (در اینجا پاته) به مدد یک ایرانی (در اینجا مسیو آنتوان خان سوریوگین و اردشیر خان) در ایران شعبه دایر کرده یا نماینده داشته است. هر چند بهنظر میرسد روسیخان و آقایف هم چنین نقشی را برای کمپانی های روسی بر عهده داشتند.
مسیو ریشار خان سرتیپ: 1- «در اواخر عهد شاهنشاه مبرور محمدشاه غازي البسه الله ثوب النور مسيوريشارخان سرتيپ معلم كه اكنون زبان انگليسي و غيره مدرسه دارالفنون را معلم است با زحمت زياد بر روي صفحه نقره عكس مي انداخت». (مرآت البلدان) 2- نگا. عکاسی 3- با اطلاعاتي كه از كتاب”مقالات گوناگون” تاليف دكتر خليل خان اعلم الدوله ثقفي (از اطبای دوره ناصرالدین شاه) از يادداشتهاي ريشار خان اولين عكسبرداري كه اعتماد السلطنه از او نام برده حاصل مي شود اين است كه اولين عكسبرداري بر روي صفحه نقره در سال 1260 ه.ق در تبريز، زماني كه ناصرالدين ميرزا وليعهد بود انجام شده است. دو دستگاه دوربين داگروتيپ يكي اهدايي از طرف ملكه انگليس و ديگري هديه امپراطور روس بود.
مضحک: فیلم خنده دار و کمدی که همراه دورنما و سرگذشت در برنامۀ نمایش هر جلسۀ رسمیِ سینما های اواخردورۀ قاجار، گنجانیده میشد.
ملک قاسم میرزا: گفته اند نخستین عکاس ایرانی عموی ناصرالدین شاه بود.
نشان دادن: به نمایش درآوردن.
نصف قیمت: «از شاگردان مدارس با امضای مدیر مدرسه نصف قیمت گرفته میشود». (سینمای امیرخان – به نقل از روزنامه ایران نو، 5 رمضان 1327)
برخی منابع
انیسی، علیرضا (1381) عکس های تاریخی دوره قاجار، برگزبده عکس های آلبوم خانه کاخ گلستان، ناشرکاخ گلستان
عدل، شهریار (1379) آشنايي با سينما و نخستين گام ها در فيلمبرداري و فيلمسازي درايران، سازمان ميراث فرهنگي كشور، كاخ گلستان، به مناسبت صدمين سال سينماي ايران، شهريور 1379
عزیزالسلطان (1376) روزنامه خاطرات غلامعلی خان عزیز السلطان، ملیجک، به کوشش محسن میرزایی، چهار جلد، انتشارات زریاب
قاسم خان، علیرضا (1385) ئمونه عکس های تعزیه ایران در دوره قاجار نشر روزبه.
کوریلن (1900). بدايع وقايع نخستين سفر مظفرالدين شاه به اروپا، ترجمة نيرالملك، وزير معارف مظفري ص 86 به کوشش وحید نیا، انتشارات وحید – چاپ دوم 1350
مطمئن زاده، عباس: دفترچه جفتی و اصطلاحات اندازه فیلم ها به نقل از عباس مطمئن زاده است.