skip to Main Content
یک مطالعه تطبیقی در تاریخ هنر

یک مطالعه تطبیقی در تاریخ هنر

یک مطالعه تطبیقی در تاریخ هنر

شیشه سی و دو جماعت محترفه صنعت پیشه

فرضیۀ نقش جنبانی به مدد فناوری صندوق ساعت

 محمد تهامی نژاد 

 

مقدمه: برای شناخت ساختار درونی و طرز کار یک دستگاه کم و بیش ناشناخته و غایب که توسط یک مهندس اصفهانی در عهد تیموریان ارائه شد، اطلاعات ما ناقص و محدود به یک نوشته دست اول تاریخی است که همان نیز گزارشی کامل نیست. در این تحقیق، برای پاسخ به چگونگی طرز کار شیشه سی و دو جماعت محترفه صنعت پیشه، ضمن این که اطلاعات موجود وگزارش تاریخی دوباره نگری ‌شد، شواهد فرعی دیگر نیز مورد مطالعه قرار‌گرفت. گرچه با این پژوهش، روایت و فرضیه تازه ای مطرح می‌شود و پیشینۀ تحقیق دربارۀ این دستگاه، مورد تجدید نظر قرار می‌گیرد، ولی مطمئن نیستم که پاسخ نهایی را یافته باشم. احتمالاً، با این تحقیق به سرچشمه های تجربۀ پرسپکتیو[1] و نقش جنبانی در ایران نزدیکتر شده‌ایم.

مهندس اصفهانی در باغ زاغان هرات

تاریخ تولد سلطان ابوسعید گورکانی به نوشته کمال الدین عبدالرزاق سمرقندی سال 828 هجری قمری است[2] و سال870 مصادف با دوران شکوفایی اقتصاد و رونق حکومت ابوسعید بر قلمرو تیموریان و در خراسان بزرگ بود.

در سنه سبعین و ثمانمائه روزی چند مزاج همایون از سرحد اعتدال به مقام اعتلال[3] شتافت و چون به عنایت حکیم علی‌الاطلاق صحت یافت مال سردرخت را در تمامی مملکت خراسان به رعایا و مزارعان بخشید.(ص78)

ابوسعید در شوال 870 هجری قمری چهل و دو ساله بود که صاحب فرزندی شد. او را میرزا بایسنقر نامید و جشن بر پا کرد. در باغ زاغان در هرات [4]چهار طاق بر افراشتند و صنعتگران و هنرمندان برای نمایش آثار خود آمدند و هر حرفه برای خویش غرفه ای فراهم آورد. از جمله خواجه علی عارزه‌گر اصفهانی، قبه(غرفه)ای رفیع برافراشت. شرح این چهار طاق و قبه های رفیع و ایوان های منیع در جلد چهارم تاریخ حبیب السیر فی اخبار افراد بشر نوشتۀ غیاث الدین بن همام الدین حسینی خواند میر، آمده است:

در آن سال مهندسان جهان در دارالملک خراسان حاضر بودند و همه به قوت ذهن و دقت طبع امور عجیبه ظاهر می‌نمودند از آنجمله خواجه علی عارزه‌گر اصفهانی در یک شیشه سی و دوجماعت محترفه صنعت پیشه را که در کارخانه آفرینش موجودند بحیز ظهور آورد چنانچه سی و دو دکان وکارخانه گشوده هر پیشه وری بمهمی که مخصوص او بود مشغولی می‌کرد و بعضی از آن صور که در صنعت بحرکت احتیاج داشتند مثل خیاط و نداف و نجار و حداد بهیأتی جنبش ایشان را مرقوم قلم تصویر گردانیده بود که در آیینه خیال صورتی از آن زیباتر نمینمود سلطان‌سعید چون آن تعبیه غریبه را مشاهده فرمود بغایت متعجب گشته درباره آن نادره دوران اصناف تحسین و احسان بجای آورد.[5]

این تاریخ را به خاطر بسپارید: 870 هجری قمری مصادف با 1465میلادی است. به دلیل بسنده نبودن توصیف خواند‌میر، در این مقاله کوشش شده است ویژگی های دستگاه و اهمیت آن به مدد جستجو و چند فرضیه طراحی و پیشنهاد شود.

آقاي يحيي ذكا، در مقالة فانوس خيال نوشته اند كه شيشه سي ودو پيشه، نوع بزرگ فانوس خيال[6] بوده است:

از فحواي عبارات حبيب السير چنين دانسته مي شود كه اين اختراع عجيب استاد مهندس خواجه علي اصفهاني، فانوس خيال بزرگي بوده از شيشه كه بر اثر تعبيه‌ ی حيله ی ‌فني، پاره‌يي از اشكال و نقوش آن در گردش بدور چراغ بعضي حركات متناسب با پيشه شان از خود نمودار مي ساخته اند كه ساية آنها بر پرده چراغ يا فانوس منعكس شده باعث تعجب و حيرت تماشاگران مي گرديده است. [7]

در مقدمه بگویم آنچه که دربارۀ شیشه سی و دو جماعت محترفه صنعت پیشه، بدیهی انگاشته شده است، به نظر من چندان هم بدیهی نیست. دلیل اصلی اش این است که در توصیف خواند میر از این تعبیه غریبه، صحبت از چراغ و تابش و پرده و فانوس نیست. هرچند او در توصیف شیشه مذکور، عبارت آیینه خیال را بکار برده است. یعنی که در آیینه خیال او، صورتی از آن زیباتر نمی نمود. به عبارت دیگر خواند میر، با زیباترین چیزی که می‌توانست تصورش را بکند مواجه شده‌بود نه با یک فانوس خیال.[8] این سوال برای من مطرح است که در ساختن یک فانوس خیال بزرگ، چه بداعتی می‌توانست وجود داشته باشد؟ در همان دهه چهل آقاي بهرام بيضايي در کتاب نمايش در ايران ( ص186چاپ قديم) اين نزديكي را به خاطر امكانات فني جديدِ آن دستگاه و هم به خاطر عنوانش رد‌کرد و در چاپ جديد كتاب خود (انتشارات روشنگران ومطالعات زنان 1380) نوشت:

سنگين وزن وگران قيمت بوده، قابل حمل و نقل نبوده و جاي ثابت و تماشاگر خاص مي خواسته و قطعاً در اختيار چند دربار باقي مانده است و بعد ها هم نتوانسته است از اين همه جنگ و بلاياي ارضي و سماوي مصون بماند.

سال 1355 در کتاب(منتشر نشدۀ) ریشه‌یابی‌یأس در سینمای‌ایران، فرضیه ای را دربارۀ شیشه سی و دو جماعت محترفۀ صنعت پیشه مطرح کردم که به علت عدم انتشار آن کتاب، برای خود من هم فراموش شده باقی ماند. نوشته حاضر، بر تحلیل متن و دو مطالعه تطبیقی استوار است و فرضیه ای را در تاریخ هنر عهد تیموریان[9] مطرح می‌سازد که با هیچ یک از دو پیشینۀ تحقیق تطابق ندارد.

تحلیل متن حبیب السیر

پیش از ارجاع به اروپای قرن پانزدهم، بیایید چند نکته را در متن غیاث الدین خواند میر دوباره خوانی کنیم: خواند میر تاریخش را در دوران سلطنت شاه اسماعیل اول به پایان برد. یعنی کتاب حدود پنجاه سال پس از واقعه، به پایان آمد. [10]

  • عارزه‌گر

در نسخه های دیگر از جمله نوشتۀ یحیی ذکاء، اسم عارزه‌گر به ارده‌گر تبدیل شده است.[11] لغت نامه دهخدا به نقل از برهان، ارزه‌گر را اندیش‌گر و گچ مال تعریف کرده است. شاید اسم این مهندس اصفهانی خواجه علی آرزه‌گر بوده است با الف. نه عارزه‌گر و ارده‌گر که هنوز هم نام خانوادگی آرزه‌گر در اصفهان وجود‌دارد.[12]

  • اصناف تحسین

در نسخه های دیگر، در جملۀ «درباره آن نادره دوران اصناف تحسین و احسان بجای آورد»، واژۀ« اصناف » به اضعاف تبدیل شده است. یعنی دوچندان تحسین‌کرد. [13]

  • در صنعت به حرکت نیاز داشتند

در برخی نسخه ها صنعت، به صفت تبدیل شده است.

  • در یک شیشه

خواند میر، دستگاه را” شیشه” نامیده و در توصیف آن نوشته است «دریک شیشه… به حیز ظهور در آورد». شیشه در ادب فارسی، گاه به صورت استعاری اشاره به ظرف است.[14] آیا منظور از در یک شیشه، جعبه‌ای شیشه ای و تصاویری است که از بالا و پهلو ها آن را می‌نگریستند؟ فرض من این است که درون یک جعبه، هر مغازه به صورتی کوچک، نقاشی شده‌بود و از پس شیشه(شیشه محدب)[15] ظاهرمی‌گشت و دیده می‌شد.

به حیز ظهور در‌آورد

نقاشی سی و دو دکان و قرار دادن آنها در یک منظر عمومی پشت شیشه، آنقدر اهمیت ندارد و صنعتی عجیبه نیست که به حیز ظهور در آوردن یعنی نحوۀ نمودار ساختن آنها دارای اهمیت بوده است.

  • تعبیه:

به نظر می‌رسد منظور از تعبیه در اینجا دستگاه یا وسیله و ابداع و اختراع باشد که توسط خواجه علی ارائه شده است. همچنان که در ذکر وصول بدیع الجمال بیگم به دارالسلطنه هرات نیز بار دیگر در همان باغ زاغان و در اطراف حوض آن باغ، چهار طاق ها برپا شد.

به هر سو دکانی شد آراسته         مهیا در آن هر چه دل خواسته

و مهندسان هر پیشه و صناع نیکو اندیشه انواع تعبیه های غریب و اصناف امور عجیب بعرصه ظهور رسانیدند.» (جلد چهارم ص147). به نظر می‌رسد شیشه سی و دو پیشه، شرح باغ زاغان در روز های جشن و سرور و بر افراشتن غرفه ها نیز بوده است. خواند میر در وصف شخصی به اسم حاجی محمد، به تعبیه ای دیگر و صورتی درون صندوقی اشاره می‌کند و این تعبیه پنج یا شش سال پس از تعبیه و اختراع خواجه علی ارزه گر و در زمان علیشیر نوایی صورت پذیرفت. علیشیر نوایی سال 876 هجری قمری در هرات به وزارت سلطان حسین بایقرا رسیده بود.

مولانا حاجی محمد ذوالفنون زمان خود بود و پیوسته به قلم اندیشه امور غریبه و صور عجیبه بر صحایف روزگار تحریر می نمود در فن تصویر و تذهیب مهارت تمام داشت و چند گاه همت بر پختن چینی فغفور گماشت… و از جمله مخترعات مولانا حاجی محمد صندوق ساعتی است که در کتابخانۀ امیر نظام الدین علیشیر ترتیب نموده در آن صورتی تعبیه کرده بودکه چوبی در دست داشت و چون یکساعت از روز می گذشت آن پیکر چوب را یکنوبت نقاره که در پیش او بود می‌زد و بعد از گذشتن ساعت دوم دو نوبت آن حرکت می‌کرد وعلی هذا القیاس [16]

بر این قیاس می‌توان تا حدودی فهمید که منظور خواند میر از حرکت آن صورت ها، یعنی برخی پیشه وران، جنبش پیکره هایی بوده است.

  • سی و دو کارخانه گشوده

معلوم است که صحنه دارای سی و دو بخش بوده. کارخانه ها وکارگاه ها با سه دیوار ارائه می‌شدند و نبودن دیوار چهارم یا همان در ورودی، گشوده بودن آنها را نمایندگی می‌کرد.

  • بعضی از آن صور که در صنعت بحرکت احتیاج داشتند

یعنی افراد هر حرفه بدون حرکت درون کارگاه خود دیده می‌شدند و برخی جنبش داشتند.

  • و هر پیشه وری به مهمی که مخصوص او بود مشغولی می‌کرد

در هر حرفه یک نفر نشان داده می‌شد. فرض کنیم که صفحه، بر محوری می‌گردیده. و نقش ها پیاپی (به صورت عمودی) در برابر چشم، ظاهر می‌شدند.

  • صور

جمع صورت یعنی نقاشی ها و صورت ها و نقش ها (هرگز این صورت کند صورتگری- سعدی). اما در اینجا منظور از صورت، عروسکی کوچک است که دستش حرکت می‌کرده. دلیل این تعبیر تازه از «صورت» در همان کتاب حبیب السیر یافت می‌شود. چنان که نویسنده در مورد تعبیه یا اختراع حاجی محمد نیز به چنین صورتی اشاره می‌کند. صورتی که چوبی در دست داشت و با آن چوب، کار انجام می‌داد.

«در آن صورتی تعبیه کرده بودکه چوبی در دست داشت و چون یکساعت از روز می گذشت آن پیکر چوب را یکنوبت نقاره که در پیش او بود می زد».

به این ترتیب، فرض دوم پژوهش حاضر این است که می‌توان نسبتی بین صورت در صندوق ساعت و شیشه سی ودو جماعت محترفه صنعت پیشه برقرار ساخت.

  • مرقوم قلم تصویر گردانیده بود

یعنی با قلم نقاشی کرده یا به تصویر در آورده بود.

  • جنبش ایشان را به هیئتی مرقوم قلم تصویر‌گردانیده بود

مهم همین «به هیئتی است» که خواند میر توضیح نداده است ولی رابطه ای بین جنبش و تصویر گردانیدن با قلم و پیکره سازی وجود‌دارد.

مطالعه تطبیقی

همان روزگار، در ایتالیا، نخستین مباحث دربارۀ پرسپکتیو، ارائه می‌شد. گفته می‌شود لئونه باتیستا آلبرتی نخستین فردی است که (سال 1435) نخستین رسالۀ دوران رنسانس دربارۀ تئوری پرسپکتیو را منتشر ساخت.[17] جعبه پرسپکتیو[18] یا آنچه به غلط گفته می‌شود نمایش از روزنه (peep show) رواج يافت [19]. بنا به نوشتة دانشنامة بريتانيكا در مدخل پیپ شاو و پیپ شاو بازیچه کودکان:

مناظر پرسپكتيو دار، اثر لئون باتيستا آلبرتي به سال 1437 ميلادي است كه با رنگ هاي شفاف روي شيشه كشيده مي شد و براي ايجاد حالات مختلف روز و شب، از پشت به آنها نور مي‌تابيد

لئونه باتیستا آلبرتی، هنرمند، شاعر و معمار ایتالیایی(1404-1472)است و در دستگاه ساخته شده توسط او، مناظر با چشم نهادن بر یک روزنه دیده می‌شد. در جستجویpeep show به مقاله ای درEssential Vermeer Glossary of Art- related terms  برخوردم که نشان می‌داد‌ peep show در واقع اصطلاح ناصحیح جعبه پرسپکتیو و جعبه سوراخ دار و یک تمهید یا وسیله اپتیکال( چشمی) بوده است که:

 با استفاده از سازه های پرسپکتیو دار، تصوری از یک فضای داخلی(و به ندرت فضایی خارجی) به‌وجود می‌آورد. دیواره های داخلی جعبه برای ایجاد شباهت با فضا، نقاشی می‌شدند، بعد فضا از یک روزنه دیده می‌شد و چنین به‌نظر می‌آمد که داخل یک اتاق واقعی دیده می‌شود. [20]

خواند میر از حضور «مهندسان جهان» در دارالملک خراسان سخن به میان آورده است. شاید در فرهنگ ایلخانی، جهان معنای دیگری داشته باشد. همچنان که شرق و غرب عالم نیز محدوه جهان اسلام و روم شرقی را در‌بر می‌گرفت. و در حبیب السیر از اروپا به عنوان بلاد فرنگ نامبرده شده است. اما از آن جایی که ونیز و هرات مهمترین شهرهای جهان قرن نهم هجری(پانزدهم میلادی) بودند، «مبادلۀ فرهنگی و انتقال هنری با فرنگیان نیز جریان داشت»[21] نویسنده، از رنسانس هنری نام برده است. [22]

زنده یاد یحیی ذکاء در مقاله محمد زمان، نخستین نگارگر ایرانی که به اروپا فرستاده شد (در کتاب« نگاهی به نگارگری ایرانی در قرون دوازدهم و سیزدهم» جلد اول 1354 ص 39 تا 58 ) نخستین ارتباط های هنری و سیاسی ایران و اروپا را متعلق به نیمه دوم سدۀ نهم هجری و مصادف با زمان پادشاهی خاندان آق قویونلو دانسته است. (ص39). و نیمه دوم سدۀ نهم هجری همان سال های تجربۀ خواجه علی ارزه گر اصفهانی هم هست.

شیشه سی و دو جماعت محترفه صنعت پیشه به نمایش زندگی بازار و حرفه ها می‌پرداخت که به نوعی پیشتاز مینیاتور های واقع گرای مکتب هرات هم می‌تواند فرض شود که با به حرکت در آوردن آدمک هایی (اعضای حرفه ها در دکان هایشان)، یک انقلاب تصویری به حساب می آید. فاصله زمانی تجربۀ نمایش منظره و اتاق پرسپکتیو دار در نزد آلبرتی در ایتالیای اوایل رنسانس و رشد آن در تجربۀ نمایش حجره ها و کارگاه های بازاریان و حرکت‌دار‌کردن افراد درون حجره هایشان، در هرات (پایتخت گورکانیان)، فقط 28 سال است و فاصله اش با تجربه قیافت نگاری[23] های کمال الدین بهزاد در هرات عهد سلطان حسین بایقرا بیش از هشت سال نیست.

     شيشة سي و دوجماعت محترفه صنعت پيشه، اختراع علي عارزه‌گر اصفهاني، اختراع صندوق ساعت در هرات و صندوق پرسپکتیو اروپايي، هرسه متعلق به اواسط قرن پانزدهم میلادی هستند و فرض من این است که همين همزماني، كليد شناخت اين پديده (تعبیه) تواند بود. با توجه به ویژگی های جعبه پرسپکتیو، می‌توان این گونه فرض کرد كه منظور از شيشة سي و دو جماعت محترفۀ صنعت پيشه، محفظه اي نه چندان بزرگ بوده كه بيننده تصاوير مينياتوريِ متعدد پرسپكتيو دار و متحرك و غیر متحرک را که درون محفظه ای تعبیه شده‌بود، از پس یک شیشه یا ذره بین می‌دید و احتمالاً نور از طریق شیشه مات بالای دستگاه به داخل محفظه می‌رسید. برخی از نقش ها، حرکتی نداشت و جماعت محترفه ( پیشه وران) به حرفه هایی در کارگاه یا کارخانه سه بعدی خود، به قلم نقاش واقعگرا، در هیبت پیکره ای کوچک درون محفظه و در برابر تعدادی از دکان ها تعبیه شده‌بودند. نویسندۀ حبیب السیر از آن سی و دو حرفه، تنها چهار حرفه را به یاد آورده است که متحرک بودند. می‌توان تصور‌کرد که در تمام حالات ذکر شده، نجار، پنبه زن، آهنگر و خیاط پیکره هایی (بریده جنبانی هایی) بودند که در برابر ریز سازه ای[24] سه بعدی[25] از هر مغازه، قرار گرفته و در دشوار ترین شکل، حرکتشان با فناوری صندوق ساعت و یا چرخ دنده ممکن می‌شد[26].

عبور از سایه جنبانی بر دیوارۀ فانوس به طبیعی نمایی

بر مبنای مفروضات این نوشته، چنین دستاوردی، یک قدم بعد از فانوس خیال بوده است. در قرون وسطی فرانسویان هم Lanterne vive داشتند که تقلید فانوس خیال بود و در قرن هجدهم صاحب lanterne tournante (فانوسِ‌ِگردان) شدند که قدیمی ترین نمونه اش توسط ژان پرِوست[27][اهل تولوز] در قرن شانزدهم توصیف شده در چنین فانوسی که دارای همان تکنیک فانوس خیال بود، سایۀ بریده تصاویر متحرک سربازان و اسب ها از داخل فانوس که مقابل شمعی بودند روی بدنۀ شفاف فانوس می‌افتاد. در واقع بریده جنبانی می‌کردند.

دويست سال بعد پيپ شو هاي متحرك در اروپا رواج يافت. دوره گردها نقاشي يا عكس هايي را پشت سر هم به مشتريان نشان مي دادند. برخي از آنها داراي مناظر متحرك و پيكره هايي مقوايي يا چوبي بود كه در برابر اين مناظر حركت مي‌كرد. و بيننده از درون دریچه ای باريك، نمونة كوچكي از يك تئاتر يا منظره اي از طبيعت را مي ديد. فرض من این است که تجاری شدن اختراع اخیر انتقال دستاورد مهندس علی ارزه‌گر (قرار‌دادن شیشه یا عدسی در برابر روزنه) با همان جعبه های پیپ شو (پرسپکتیو) در اروپا باشد. در واقع می‌توان گفت که اختراع اخیر عبور از سایه و به حرکت در آوردن خود شیئی و طبیعی نمایی، درون یک قاب است.

با هر اختراع و ابداع، فکر قدیمی نمایش شیئی و به حرکت در آوردن چیزها، دنبال می‎‌شد. سرانجام، اختراع فيلم عكاسي و کشف قوانين فيزيك نور، عدسی ها از سویی و معرفی خاصیت دوام تصویر(تداوم دید) و پدیدۀ فای (توهم بصری یا خطای دید) از سوی دیگر، به اختراع سینماتوگراف انجاميد.

باشد که دریافت من از واقعۀ باغ زاغان، با اسناد دیگر تأیید و یا مورد نقد قرار‌گیرد.

 

[1] – تجسم بخشیدن به ژرفای صحنه در نقاشی (فرهنگ مصور هنرهای تجسمی. پرویز مرزبان،حبیب معروف). هنر ارائه یک شیئی سه بعدی روی سطحی دو بعدی است.

[2] – کمال الدین عبدالرزاق، تاریخ نگار هم عصر ابوسعید گورکانی و نویسنده کتاب مطلع السعدین و مجمع البحرین است که درمقدمه حلد اول کتاب می گوید به تفصیل و اجمال در آن‌ ح‍وادث‌ ای‍ام‌ ( احوال مملکت ایران و توران) را از ه‍ف‍ت‍ص‍د و چ‍ه‍ار ق‍م‍ری‌ ت‍ا ه‍ش‍ت‍ص‍د و ه‍ف‍ت‍اد ق‍م‍ری‌ م‍ف‍ص‍ل‌ آوردم‌.

[3] – بیمار شد

[4] –  حبیب السیر جلد چهارم ص 66« گفتار در وصول میرزا سلطان ابوسعید به دارالسلطنه هرات و ذکر بعضی دیگر ازوقایع و حوادثات»

[5] –  حبیب السیر صفحه 78از654

[6] – درمهرماه 1330فرخ غفاری در مقاله حس نمایش و میزانسن در ادبیات و هنر ایران، نشریه عالم هنر در توضیح فانوس خیال نوشت: در نهصد سال پیش خیام فانوس خیال را بدین شکل شرح داده است:

این چرخ فلک که ما درو حیرانیم[گردانیم]            فانوس خیال از او مثالی دانیم

خورشید چراغ دان و عالم فانوس                       ما چون صوریم کاندرو حیرانیم

[7] – مقاله فانوس خیال نوشتۀ یحیی ذکاء در مجلۀ هنر و مردم، مرداد 1343(شماره 22 صفحه 13 تا 19).  در این مقاله تاریخ واقعه   869 هجری قمری و  عهد ابوسعید72-855 ذکر شده است.

[8]  – فرخ غفاری نشریه عالم هنر: «ناگفته نماند که بازی های سایه یا سایه های چینی و فانوس سحر آمیز که هردو از اشیاء قدیمی نمایش و جزو اجداد دستگاه نمایش فیلم محسوب می‌شوند در شرق مخصوصاً در ایران رواج داشتند.» مرحوم ذکاء نیز در سر آغاز مقاله خود، فانوس‌خیال را «سرگرمی هنری باستانی میهن ما» معرفی کرده‌اند.

[9] – درباره تفاوت هنر عهد تیموری با هنر عهد تیموریان نگا. هنر عهد تیموریان و متفرعات آن. نوشتۀ  عبدالحی حبیبی.کابل. انتشارات بنیاد فرهنگ ایران  ص974

[10] – تاریخ حبیب السیر  زیر نظر دکتر  محمد دبیر سیاقی و با مقدمه جلال الدین همایی، چاپ  انتشارات خیام.

[11]-آقای حسین عباسی دکترای زبان عربی و مستد ساز درباره واژه عارزه‌گر این فرض را مطرح کردند که  عارزه‌گر، می‌تواند عرضه گر یعنی نمایش دهنده باشد. در واقع مهندس اصفهانی با حرفه اش معرفی شده است. (روز 24 خرداد99 پس از انتشار مقاله، از اهواز تلفن زدند)

[12]  – دکترسید حمید رضا آرزه‌گر جراح کلیه مقیم کاشان هستند. ( به نقل از (docor-yab.ir

[13]  – آقای حسین عباسی، درباره واژۀ “اصناف” در جملۀ « آن نادره دوران اصناف تحسین به جای آورد»  گفتند، به معنای انواع تحسین است. اصناف، “انواع”معنی می‌دهد.

[14] – شیشه پنهان بیار تا بخوریم آشکار ( سعدی)

بد اندیش را جاه و فرصت  مده  عدو در چه و دیو در شیشه به (سعدی)

[15]  -در زبان انگلیسی عدسی را جدا از لنز،  magnifier glass و در زبان اردو ( به نقل از web (Hamari «محدب شیشه» می‌گویند.

[16] – منبع این نوشته نسخه دیجیتالی (مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان) حبیب السیر جلد چهارم ص 272 است. نسخه دبیر سیاقی صفحه 348

[17] – نگا. ه. و. جنسن(1359)، تاریخ هنر ترجمه پرویز مرزبان ص318 (رساله دربارۀ نقاشی ضابطه بندی یافته).

[18]  -perspective box

[19]  – Essential Vermeer Glossary of Art- related terms  وب سایت Jonathan Janson(2001-2011)

[20] – همان جاناتان جنسون

[21] – هنر عهد تیموریان و متفرعات آن. عبدالحی حبیبی.کابل. انتشارات بنیاد فرهنگ ایران  ص560

[22] –  همان  عبدالحی حبیبی  ص 559

[23] – نگا. ص 815 قیافت نگاری های واقعی در اواخر مکتب هرات (همان عبدالحی حبیبی)

[24] – ریز سازه، در اینجا به جای مینیاتوری  استفاده شده است.

[25] – یعنی از طریق پرسپکتیو، بر سطح نقاشی، عمق، ارتفاع و پهنا بوجود آورده بود وجنبش را در برابر چنین سطحی ایجاد می‌کرد.

[26]– در همان قرن، ساعت چرخ دنده دار در دنیا هم ساخته شده‌بود.

[27] -Jean Prevost

Back To Top