تاریخ و زیباییشناسی فیلمیک سینمای ایران تا 1400شمسی
گزیده ای از پنجاه سال پژوهش بینا رشته ای
محمد تهامینژاد
مقدمه
این یک کتاب منسجم تاریخ سینمایی نیست. پژوهشهای کیفی و مقالههایی است که به منظور تنظیم در چنین قالبی نوشته نشده ولی به خاطر نوعی از نگاه به تاریخ سینمای ایران که مبنای تاریخ زیبایی شناسی و معنا شناختی دارد و سینمای ایران را از جنبه های سبکی، شیوه شناختی، کارکردی و مواجهه با جهان، عرصۀ تفاوت ها در نظر میآورد، این امکان را داشت که به11 بخش و 83 فصل تقسیم شود و به صورت کرونولوژیک گوشههایی از یکصد و بیست سال سینمای ایران تا سال 1400شمسی را شامل شود. دراین مقاله ها، عنایت بر زیبایی شناسی به معنای منفک شدن از دستاورد های معنایی وتاریخی نبوده است. بنابراین از آنجایی که بهویژه، بر عنصر نانموده در سینما تأکید دارد، پژوهشی بینا رشته ای محسوب میشود که زیبایی شناسی را با کارکرد های تاریخ سینمای اش پیوند می زند. مقاله های پژوهشی، درفاصلۀ سال های 1346 تا 1399 نوشته شده و بیشتر به مطالعه و تاریخنگاری فرهنگی سینما (داستانی و یا مستند) و برخی رخداد ها، انواع شیوهها و سبکهای بازنمایی فیلمیک و تجربه های سینماگران ایرانی در این 120 سال اختصاص دارد. در جمع آوری این نوشته ها، متوجه شدم در هم تنیدگی آشکاری بین شاخه های مختلف سینمای ایران وجود دارد. به همین خاطر، در تنظیم این مجموعه، مقاله های سینمای داستانی و مستند، در هم تنیده شدند. تاریخنگاری فیلمیک که با فیلم سینمای ایران مشروطیت تا سپنتا (1349) شروع شدهبود، در آغاز دهۀ 1350 به صورت مقالههای ریشهیابی یأس، انتشار یافت. ریشه یابی یأس همانست که امروز ممکن است، تبار شناسی تلقی شود. اینطور بهنظر م میرسد که دلیل نگارش برخی مقاله ها، تأمل بر بازخورد ها و منابع تازه و نقد نوشته های قبلی بود. با وجود این، الان که نگاه میکنم، خطی سراسری در آنها مشهود است. این خط که گاهی کم رنگ وگاهی دارای وضوح بیشتری میشود، رابطۀ تاریخی بین فیلم و مفهومی اجتماعی و یا فرهنگی در فیلم مستند و داستانی است که به آن «نانموده» اسم گذاشتم. این مفهوم تاریخی و اجتماعی گرچه در ریشه یابی یأس هم بود ولی بعد ها آگاهانه تر در فرم، بیان شد. البته در این مدت در سینما، شاهد تحول نانموده از کلان روایت ها.[1] به گریز از روایت های کلان هم بوده ام.
نکته دیگر این که مقاله های تاریخسینمایی، در سال های گذشته، (حتی از سال 1346)، همزمان با مجموعه ای ترجمه فراهم آمد که بر نگاه من مؤثر بودند. ضروری بود که برای این انتشار، برخی مقاله های قدیمی، بازنگری، اصلاح و با دانسته های جدید همگام شود. برای مثال مقالۀ رنگ و تاریخ سینما، گرچه بهطور خلاصه آورده شده اما از ذکر نمونه های جدید تر هم خودداری نشده است.
در ابتدای تمام مقاله های این مجموعه (متعلق به روزگارجوانی تا پیری که در نشریات مختلف منتشر شده بود)، مقدمهای کوتاه قرارگرفت که در آن، به زمان، محل انتشار و ویراستاری احتمالی، اشاره شده است. این نوشته ها، بازنمایی بخش کوچکی از تاریخ سینمای ایران است.
1/11/1399
[1]-Metanarration