درباره الزام دستگاههای اجرایی به مستندنگاری سینمایی پروژههای مهم
شهرام درخشان
یکم، در برآورد شمار فیلمسازان مستند ایران، شاید در بالاترین نرخ، به ۵۰۰ نفر یا در همین حدود و کمتر رسید. واضح است که حتّی نسبت به دیگر شاخههای سینما در رستهها و ردههای گوناگون مستندسازان زیاد نیستند. جامعهای کوچکاند امّا در عین کم شماری، کارآمد و تأثیرگذار اند. کارآمدی و تأثیرگذاریشان در این است که همیشه حافظهی صادق و حقیقتگرای تاریخ این سرزمین بودهاند. ثبت کنندهی رخدادهها و روایتگر واقعیّتها. آینه سازان جامعهی خود و راویان حقایق. از دریچهی منطق، به نظر میرسد که این شمار اندک در این سرزمین پهناورِ پر واقعهی در حال توسعهی پر سابقه در تاریخ و فرهنگ و هنر و … نباید وقت سر خاراندن داشته باشند؛ بس که باید بی وقفه مستند بسازند از هر چیز! امّا نه فقط چندان پر مشغله نیستند که عموماً بیکار میمانند و بدتر اینکه کمتر هم قدر میبینند! یکی به این دلیل که به رغم فراوانی زمینهی فیلمسازی، تمایل از سوی متولیّان بسیار کم است. یا هوشمندانه و یا ناآگاهانه رغبتی به مستندسازی در ایشان نیست.
دوم. متأسفانه ما در ثبت و مستندسازی سینمایی، به طور کلّی فقیریم. اگر به روزگاری دور مثلاً به دوران مشروطه و حتّی چند دهه بعد از آن نگاه کنیم، در مییابیم که بسیار کم از وقایع فیلم گرفته شده. برای آن دوره و مقطع، البتّه که توجیه ناآشنایی با سینما، و بی توجّهی به قدرت و حسن فیلم مستند تا اندازهای قابل قبول است؛ امّا حالا هم؟!
حدوداً دوسال پیش از این در نشستی با معاون محترم سینمایی، آقای دکتر انتظامی، پیشنهاد دادم که دولت از قابلیّت مستندسازان برای ساخت فیلم مستند بهره ببرد. نه فقط در ثبت تاریخی احوال جامعهی معاصر، که به طور مشخّص از انبوه فعالیّتهایی که در زمینهی عمران و توسعه انجام میگیرد( و دولت مدعی است پر شمارند) میتوان فیلم ساخت. دریارهی سازوکار اش هم شرحی دادم.
پیشنهادم ابلاغ هیأت دولت به تمامی بخشهای عمرانی و تولیدی و علمی تحت نظر وزارتخانهها بود مبنی بر مستندنگاری به عنوان یک امر لازم و ضروری.
برآیند این کار هم البتّه که میشود پر تعداد آثار مستند حرفهای و توجّهبرانگیز که هنرمندانه ساخته شدهاند. اسناد تصویری مهم برای ثبت در تاریخ. و همینطور ایجاد اشتغالی بسیار تأمل برانگیز در عرصه سینما. جامعهی کوچک تهیّهکنندگان و کارگردانان رسمی سینمای مستند، به اضافه تعداد بسیاری از عوامل فنّی و هنری که در تمامی مراحل تولید از صفر تا صد، همراه آنان هستند، جمعیّت بزرگ شاغلان مفید و پر بازدهای خواهند شد که هم خود پویایی مییابند و هم جامعه را منتفع خواهند کرد. نه فقط جامعه امروز را که جامعهی فردا را هم.
سوّم. خرسندم که خبر مصوبّهی تازه دولت در این زمینه را میخوانم. البتّه امیدوارم که فقط یک مانور تبلیغاتی و یا برآوری میل خودنمایی دولت نباشد. و یا شکلی سخیفتر اینکه مصوبّه دولت، بستری فراهم کند برای مونوپل کردن فیلمسازی مستند برای عدّهای خاص!
چهارم. به عنوان عضوی از جامعه کوچک مستندسازان، و نیز به عنوان عضو هیأت مدیره انجمن صنفی کارگردانان مستند سینمای ایران پیشنهاد میکنم، دولت و متولیّان امر، از مشاوره با اهل فنّ و افراد صادق و پاک دست و دل، خودِ را محروم نکنند. همچنان که نظام و روشی شفاف برای این کار طرّاحی شود تا از فیلمسازان «مستند»حرفهای، توانمند و شایسته بهره برده شود. نه اینکه مانند برخی امور ، باز رانتخواران و منفعت طلبان همه چیز را در انحصار خود درآورند و این اقدام ماهیتاً خوب را تبدیل کنند به حجرهی کسبی آلوده